بعد از اینکه سرورهای وبلاگی که داشتم به دلایل نامعلوم، دسترسی پنل وبلاگها رو از بین برد و اکثر وبلاگها رو هم از دسترس خارج کرد(حالا بگذریم که کدوم سرویس دهنده و این حرفا)، چند سالی میشد که دیگه به سمت وبلاگنویسی برنگشته بودم!
تو این چند سال خیلی شک و تردید داشتم که وبلاگنویسی رو دوباره شروع کنم یا نه اما بلاخره اسفند ماه امسال وبلاگنویسی رو توی بستر بیان شروع کردم و این جرقه نهایی رو مدیون اونجانب هستم، هر چند که یک دعوت رسمی نبود اما دیدن وبلاگی که داشت و اون شور و اشتیاق یک دعوت شاید غیررسمی بود برای اینجانب و برای شروعی دوباره تصمیمم رو نهایی کردم!!!
به هر حال خوشحالم بابت این اتفاق و این شد که «اینجانب ناشناس» توی بستر بیان متولد شد :-)
شاید منطقی تر بود که این نوشته رو در تاریخ یک سالگی وبلاگ بنویسم و به اشتراک بزارم اما چون در حقیقت قصد اینجانب از نوشتن این مطلب برای تشکر خشک و خالی نیست و اصل ماجرا درادامه متن منتظرتون هست، با خودم گفتم چه بهتر که زودتر بیانش کنم!
مقدمه طولانی و شاید حوصله سربری شد ولی قول میدم (در حقیقت نمیتونم قول بدم پس امیدوارم که-)- توی ادامه نوشته خستگی خوندن این نوشته بلند بالا از تنتون دربره و بریم سر اصل ماجرا.
ادامه مطلب
درباره این سایت